توی بحبحه ی عملیات یکدفعه تیر بار از کار افتاد ! گفتیم : چی شده ؟ پسر گفت :<< شلیک نمیکنه . نمیدونم چرا ؟>> وارسی کردیم ، تیر بار سالم بود . دیدیم انگشت اشاره پسر ، قطع شده
تیر خور ده بود و نفهمیده بود ! با انگشت دیگرش شروع کرد به تیر اندازی کردن .
بعد از عملیات دیدم ناراحت . انگشتش را باند پیچی کرده بود .
رفتیم بهش دلداری بدیم . گفتسیم شاید قصّه انگشتش را می خوارد .
بهش گفتیم بابا بچّه ها شهید میشن !
یک بند انگشت که اینحرف هارا نداره !
گفت ناراحت انگشتم نیستم :
از این ناراحتم که دیگه نمیتونم خوب تیر اندازی کنم !
امام علی <ع> به کمیل بن زیاد فرمود :
ای کمیل ! هیچ کاری نیست مگر اینکه تو در آن ، نیاز مند شناخت ، بصیرت وآگاهی هستی .